مصاحبه PRESS TV با محمد مرندی، استاد دانشگاه تهران
منبع: PRESS TV
پرس تیوی: کاترین اشتون، رییس سیاست
خارجی اتحادیه اروپا گفته است تحریم های جدید به منظور اعمال فشار بر ایران
برای بازگشت به گفتوگوها درباره برنامه هستهای این کشور تصویب شدهاند،
در حالی که ایران و گروه ۱+۵ از قبل بر سر ازسرگیری مذاکرات چند جانبه به
توافق رسیده بودند.
مرندی: واضح است که این تحریمها ارتباطی به مذاکرات ندارد. قصد آنها
آسیب زدن به مردم عادی ایران است. شما مرتب شاهد هستید که دانشمندان و به
اصطلاح کارشناسان درباره تنگتر کردن حلقه فشار بر ایران صحبت میکنند.
اساسا آن چه آنها سعی دارند انجام دهند ایجاد فشار بر اقتصاد ایران است
تا مردم عادی ایران در رنج قرار گیرند. همواره از ابتدای تحریمها این
مساله وجود داشته است؛ حتی همان زمانی که نخستین تحریمها اعمال شدند.
کشورهای غربی ادعا میکنند مردم عادی را هدف نگرفتهاند؛ بلکه دولت و
برنامه هستهای ایران را هدف قرار دادهاند. اسناد ویکی لیکس کاملا شفاف
نشان میدهد که از همان ابتدا، هدف آسیب رساندن به مردم عادی بوده است.
بنابراین به نظرم اینها آشکارا اقدامات وحشیانهای است با هدف آسیب
رساندن به مردم عادی و همان طور که حتی ران پال، نامزد انتخابات ریاست
جمهوری امریکا گفت، این تحریمها به طور مؤثر نوعی اقدام جنگی علیه مردم
ایران است و این یک حقیقت است که ایرانیها قبلا هم مذاکره کردند.
اگر به خاطر داشته باشید، چندی پیش، ایران، برزیل و ترکیه در تهران
بیانیه ای را امضا کردند و باراک اوباما، رییس جمهور امریکا به رییس جمهور
برزیل قول داده بود در صورتی که این بیانیه تنظیم شود و برخی شرایط را محقق
کند ـ که محقق کرد ـ آن را خواهد پذیرفت، اما بلافاصله پس از امضای
بیانیه، رییس جمهور امریکا اساسا دروغ گفت؛ او به رؤسای جمهور برزیل و
ترکیه سیلی زد و سراغ تحریمهای جدید رفت.
همچنین درباره پیشنهاد اخیر گام به گام، مقامات عالیرتبه روسیه به
ایرانیها گفتند امریکاییها با آن موافق هستند، اما بعد مشخص شد که موافق
نبودند.
کاملا واضح است که امریکا و متحدان اروپاییاش به دنبال حل مساله برنامه هستهای نیستند. اساسا آنها مردم ایران را هدف گرفتهاند.
پرس تیوی: برخی معتقدند موضوع، مساله هستهای و مذاکرات هستهای نیست؛
بلکه اقدام تحریکآمیزی است برای به واکنش در آوردن ایران که آن واکنش
منجر به پاسخ دیگری از غرب شود.
مایلم نظرتان را درباره اظهارات کاترین اشتون بدانم که میگوید ایران
یا باید درباره پیشنهادهای مطرح شده در مذاکرات استانبول مذاکره کند، یا
پیشنهادهای جدیدی ارائه دهد؛ همان طور که میدانیم ایران از قبل برای
مذاکرات اعلام آمادگی کرده است.
و شما گفتید که این در واقع امریکا و اتحادیه اروپا بودند که در توافق
میان ایران، ترکیه و برزیل درباره برنامه هستهای کارشکنی کردند؛ بنابراین
منظور اشتون چیست وقتی میگوید ایران باید شفاف عمل کند، عزم ورود به
مذاکران را از خود نشان دهد، این چیزهایی که میگوید اصلا ارتباطی با
مذاکرات هستهای دارد؟
مرندی: اینها واقعا ارتباطی با مذاکرات هستهای ندارند. کشورهای غربی،
آژانسهای اطلاعاتیشان کاملا میدانند که هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان
دهد برنامه هستهای ایران جنبه نظامی دارد.
اگر آنها چنین اطلاعاتی داشتند آن را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی
نشان میدادند و آن را برای جهان آشکار میکردند. هیچ مدرکی وجود ندارد.
این یک حقیقت محض است. ایران دارد در چارچوب انپیتی کار میکند.
آن چه اساسا انجام میدهند این است که آنها حق حاکمیت ایران به عنوان
یک کشور مستقل را هدف قرار دادهاند و این تا حدودی با این حقیقت ارتباط
دارد که امریکا و متحدان اروپاییاش در خاورمیانه و سراسر جهان رو به زوال
هستند.
کشورهای رقیب نظیر چین، ایران، روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی بیش از گذشته اهمیت پیدا کردهاند.
و بنابر این امریکا و شریکان اروپاییاش دو قدرت اصلی، یکی از نظر پتانسیل نظامی و دیگر کنترل بر بیشتر نفت جهان به شمار میآیند.
بیشتر رژیمهای دیکتاتوری منطقه خاورمیانه در جبهه امریکا هستند و از
متحدان نزدیک واشنگتن به شمار میآیند. چین برای مثال دو تن از دوستان
کلیدیاش، لیبی و سودان را از دست داده است.
بنابراین اگر امریکا میتوانستند ایرانیها را مجبور کنند که مواضع خود
را تغییر دهند، آنها میتوانستند بر بیشتر خروجیهای نفت جهان کنترل
داشته باشند و چین، هند و دیگر کشورها در شرایط بسیار دشواری قرار
میگرفتند.
بنابراین هدف ایران نیست، و در اصل هدف از این تحریمها تضمین سلطه غربی بر باقی جهان است.
پرس تیوی: آقای مرندی با توجه به اعمال این تحریمها که نگرانیهایی را به دنبال داشته است، به نظر شما این روند به کجا میانجامد؟
برخی از ناظران سیاسی میگویند که این روند ادامه خواهد داشت تا این که
ایران تنگه هرمز را مسدود کند و همین امر موجب شدت گرفتن تنش و احتمال
استفاده گزینه نظامی، جنگ بالا میگیرد. آیا به نظر شما این روند تا این
اندازه جدی خواهد شد؟
مرندی: خب معتقدم که باید در نظر داشت که این ها تحریم نیستند و نوعی
ممنوعیت به شمار میآید. چیزی که امریکا انجام داد و با امضای اوباما به
قانون تبدیل شد این است که کشور ثالثی که بخواهد با ایران رابطه بازرگانی
داشته باشد، نمیتواند با امریکا تعامل داشته باشد و مورد تنبیه قرار خواهد
گرفت.
و دوباره این مسئله نشان از تکبر رژیم واشنگتن دارد؛ دولت امریکا
انتظار دارد که همه جهان به جای تبعیت از قوانین بین المللی، از دستورات
واشنگتن اطاعت کنند.
از سوی دیگر امریکا سازمانهای تروریستی مخالف ایران، رژیم اسرائیل و
سازمانهای اطلاعاتی غربی را از نظر مالی تامین میکند. مشخص است که
سازمانهای اطلاعاتی غربی از کم و کیف اقدامات رژیم اسرائیل مطلع هستند.
بنابراین آنها در ترور ایرانیها و همچنین پرواز هواپیماهای بدون
سرنشین نظامی که اقدامی بر خلاف قوانین بین المللی است، مداخله دارند. ما
شاهد تهدیدهای دائمی علیه ایران هستیم، بنابر این همه این اقدامات تحریک
آمیز از سوی امریکا هدایت میشود.
اکنون ایرانیها خواستار برقراری صلح در منطقه خاورمیانه هستند؛ آنها
خواستار عبور محمولههای نفتی از تنگه هرمز هستند، اما مسئله این است که
اگر کشورهای غربی و برای مثال رژیمهایی نظیر عربستان سعودی که به شدت بی
ثبات است، حاکمی پیر و دم مرگ دارد و همچنین همسایگانش با آن مخالف هستند،
بخواهند اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار دهند، آن موقع در صورت موفقیت،
باید منتظر ظهور عواقبش در داخل کشور خود باشند.
این مسئله مانند خفه کردن یک انسان است، اگر این مسئله تهدیدی جدی برای وی محسوب شود، آن موقع وی با خشونت واکنش نشان خواهد داد.
مسئولیت چنین اقدامی تنها بر شانه تجاوزگر که همانا امریکاست، خواهد
بود. تردید دارم که ایرانیها تنگه هرمز را مسدود کنند اما اگر شرایط جدی
باشد، آنها اقدام به توقف کشتیها و بازرسی از آنها در تنگه هرمز خواهند
کرد که این مسأله میتواند موجب ترافیک دریایی در منطقه و در نهایت به
کمبود منابع نفتی در بازارهای جهانی منجر شود.
اگر هر گونه تحریک یا تحریک نظامی از سوی امریکا علیه ایران مطرح باشد،
ایران حق مسدود کردن تنگه هرمز را دارد؛ همچنین همه تاسیسات نفتی و
نفتکشها در منطقه خلیج فارس و اقیانوس هند منهدم خواهد شد.
مشخص است که امریکاییها نمیتوانند مانع دفاع ایران از خود در برابر
تجاوز شود. معتقدم که این مسئله همچنین موجب تغییراتی فاحش در کل منطقه
خواهد شد و بنابراین فکر نمیکنم در این اوضاع شاهد صادرات نفت از عراق یا
حتی آسیای مرکزی به بازارهای جهانی باشیم.
اغتشاش گستردهای منطقه را فرا خواهد گرفت و امریکا نمیتواند پیروز
جنگی این چنینی باشد. این مسئله به مانند همان پیش بینی اشتباه رژیم
اسرائیل درباره لبنان است که در نهایت به شکست این رژیم در برابر حزب الله
انجامید.